صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن
1 سال قبل
0

معنی واژگان درس «در حقیقت عشق، سودای عشق»:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

حُسن

خوبی

جمال

زیبایی

کمال

کامل بودن

طالب

خواهان

وصول

رسش، رسیدن

الّا

مگر

معرفت

شناخت

مأوا

پناه

دیده

چشم

نمودن

نشان دادن

پایه

پله، مرحله

غایت

نهایت

خاص

ویژه

معرفت

شناخت

سیم

سوم

نتوان رسیدن

نمی توانیم برسیم

مسلم

ثابت، قطعی

با خود نباشد

خود را رها کند

ایثار کردن

فدا کردن

رخت

اسباب و اثاثیه

نهادن

گذاشتن

سوختن

سوزاندن

کِش

که او را

به عشق

در عشق

فرض

واجب

لابد

به ناچار

طالب

جوینده، خواهان

از بهر

به خاطر

آمد

شد

نطلبد

نجوید

حیات

زندگانی

می شناس

بشناس

ممات

مرگ

می یاب

بیابت، پیدا کن

سودا

دیوانگی، خیال

افزون آید

برتر می باشد

بود

می باشد

برانگیخت

بلند کرد

برنا

جوان، بالغ

بادا

(فعل دعایی) باشد

که

زیرا

سودا

خیال

قوت

خوراک

قرار

آرامش

محبّ

دوستدار

حبیب

یار

بیداری ستاره

درخشش ستاره

چشم جویباران

چشمه جویبار

بازآ

بازگرد

هوا

عشق

خاموشی

سکوت

جنون

دیوانگی

زین

از این

مگریز

فرار نکن

کف

دست، کف دریا

بی شمار

گروه بسیار

مهر

عشق

نقش بستند

حک کردند، کشیدند

وین

و این

نغمه

آواز

سامان

قلمرو، سرزمین، خانمان

بوسه باران

خوردن قطره های باران بر زمین

و عشق هر کسی را به خود راه ندهد

هر کسی نمی تواند عاشق شود


سایر مباحث این فصل